توی ده شلمرود حسنی تک و تنها بود.......,حسنی،کودکانه ...ادامه مطلب
اقوالی ازامام علی همراه باترجمه آن الصوت الهادء اقوی من الصراخ صدای آرام قویتر ازفریادکشیدن است , ...ادامه مطلب
روزگار روزگاراز اعتبار افتاده است ای برادردادازاین گردون پست هرکه تادیروزخواروپست بود تازه به دوران رسیدگشت هست احدی نیست گویدحرف راست صددروغ وقت نشستن وقت خواست پولداران مستوگوینداین نوا پول داریم پس خدا از آن ماست روزگارعشق وعاشق سررسید من زبابا او زباباش دل برید هذکسی باشدبه فکرخویشتن خط قرمزدورعشق باخون کشید ای علی دنیا شده بی اعتبار دادازاین دنیای پسته نابکار , ...ادامه مطلب
پیغام گیر شعرا ! لطفا پس از شنیدن پیام های زیر! و صدای بوق، پیغام خود رابگذارید ........................ پیغام گیر حافظ , ...ادامه مطلب
خودتان ترجمه کنید فرض من الناس ان یتوبوا لاکن ترک الذنوبو اوجب والدهرفی صرفه عجیب وغفلت الناس فه اعجب والصبرفی النائبات صعب لاکن فوت الثواب اصعب وکل مایرتجی الیک قریب والموت من کل ذالک اقرب, ...ادامه مطلب
مگسی را کشتم نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است طفل معصوم به دور سر من میچرخید، به خیالش قندم یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!! ای دو صد نور به قبرش بارد؛ مگس خوبی بود… من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد، مگسی را کشتم …!, ...ادامه مطلب
یه روزی!!! یه روزی با محبتم نابودت می کنم , ...ادامه مطلب
خواب بودم، خواب دیدم مرده امبی نهایت خسته و افسرده امتا میان گور رفتم دل گرفتقبر کن سنگ لحد را گل گرفتروی من خروارها از خاک بودوای، قبر من چه وحشتناک بود!بالش زیر سرم از سنگ بودغرق ظلمت، سوت و کور تنگ بودهر که آمد پیش، حرفی راند و رفتسوره ی حمدی برایم خواند و رفت,شعر بسیار زیبا,سوره ی حمد,غرق ظلمت، سنگ لحد,خسته و افسرده ام, رب تو کیست؟,دین تو چیست؟,حسین , ...ادامه مطلب
لیلا , ...ادامه مطلب
به که گویم که تو دارم, ...ادامه مطلب
عکس بسیار جالب در اینجا یک عکس گذاشتم که اگر همین طوری نگاهش کنید نخواهید فهمید که چیست ولی کافیست30تا 35ثانیه به چهار نقطه ی موجود دروسط عکس بدون اینکه پلک بزنید نگاه کنید وسپس به یک صفحه ی سفید مثل دیوار نگاه کنید وسریع پشت سرهم پلک بزنید .عکس مورد نظر را روی دیوار خواهید دید.اگر چیزی دیدید درنظرات بگید!!! ,عکسهای نگاتیو،عکسهای بسیار جالب،عکس های شگفت انگیز،نگاتیو،شیمیست های92چمران، ...ادامه مطلب
داستان کوتاه فوق العاده زیبای دروغ های مادر داستان من از زمان تولّدم شروع میشود. تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقیر بودیم و تهیدست و هیچ گاه غذا به اندازهء کافی نداشتیم. روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم. مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت،: ” فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم.” و این اوّلین دروغی بود که به من گفت. ,مادر دوست دارم،اولین دروغ،داستان مادر،دروغ من، ...ادامه مطلب
گر چه با يادش، همه شب، تا سحر گاهان نيلي فام، بيدارم؛ گاهگاهي نيز، وقتي چشم بر هم مي گذارم، خواب هاي روشني دارم، عين هشياري ! ,فریدون مشیری,خواب وبیدار ,عاشقانه , رویا,زیباترین اشعار مشیری,عاشقانه ها ...ادامه مطلب