خاطره ی چیپس

ساخت وبلاگ

به نام خدایی که در این نزدیکیست...

 

چیپس ..

قضیه از اون روزی شروع شد که طبق معمول همیشه در حال دیدن مطالب وبلاگ بودم که مطلبی رو دیدم تحت عنوان " کدوم رو بیشتر دوس داری ؟ "

منظور از این جمله " چیپس " بود ....توی اون مطلب تصویری  ضمیمه شده بود که تعداد ی چیپس با طعم های مختلف رو نشون داده بود

خب مطلب جالبی بود و ته مایه ی طنز هم داشت از نظر من  ، و قسمت نظرات رو باز کردم تا منم چیپس مورد علاقه ی خودم رو انتخاب کنم ....اوایلش فقط من بودم که نظر می دادم و پاسخ داده می شدن . بعد از اون چندتایی از بچه ها کلاس هم اومدن و نظرشون رو دادن ....یکی از بچه ها نوعی از چیپس رو نوشت که به گوش بعضی دیگه غریب بود

خب سوال پیش اومده بود که این کدوم مدل از چیپسه ...بهش می گفتن " سوپر چیپس"

من گفتم خب بیا بپرسیم ببینیم چی هست این سوپر چیپس ...خلاصه استاد سگور براوی نظری رو تحت عنوان " سوپر چیپس چیه ؟ "در زیر مطلب قرار داد

پاسخ نویسنده مطلب این بود که خب برای شناخته شدن این نوع ناشناخته از چیپس

یکی از بچه ها بقیه رو دعوت کنه به صرف سوپر چیپس و چاشنی کار هم با من.

 

من هم بر طبق معمول عادت همیشگیم که نظرات رو در قالب طنز می زاشتم

برای ایشون نوشتم که من حاضر به خرید چیپس میشم در صورتی که شما واقعا سس مخصوصتون رو برای ما درست کنین

 اخه خانم جعفری که همون نویسنده ی مطلب هستن در نظرات از سسی با  دستوری مخصوص یاد کرده بودن که ساخته ی دست خودشون بود و تا کنون  اختراع نشده بود و ظاهرا هم طعمی لذیذ داره

در کمال ناباوری ایشون پذیرفتن ...به همین سادگی !

من هم برای درست کردن این دسته ی گل به آب داده شده گفتم که من فقط برای اون دسته از دوستانی چیپس میخرم که در آزمایشگاه آلی با هم هستیم

اما چیزی که نباید می شد ، شد ....کم کم همه از این قضیه بو بردن و برای تحریک من از واژه " خسیس " استفاد کردن....در نهایت من قافیه رو باختم و هزینه ای سنگین بر من تحمیل شد

روز حادثه رسید....قرار بود در ابتدا هر دو نفر یک چیپس داشته باشن اما هیئت مدیره در یک طرح دو فوریتی تصویب کردند که هر نفر یک چیپس

در روز های قبل از روز واقعه ، بحث بر روی هزینه ی سنگین این عمل بود و عده ای اعلام آمادگی کردن و عده ای هم رای ممتنه

در نهایت چیپس ها خریده شدن ...اتفاقا روز دانشجو هم بود  و تولد یکی از بچه ها که با لواشک از ما پذیرایی کرد .....سس هم رسید ....خودمونیم شبیه هزار جزیره بود ولی مشخص شد که شباهتی بیش نبوده و کاملا ساخته دست بشره

و خلاصه چیپس ها خورده شد با سس ! لواشک ها هم همینطور که طرفدار بیشتری هم داشتن

من خودم یکیشون ....در نهایت چیزی که برای من باقی موند خاطره خوشی بود از دوره ی لیسانس به همراه دوستانم ....

(به قلم : رضا میر محمد ولی)

شیمیست های92 چمران...
ما را در سایت شیمیست های92 چمران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : saeed chamran92chemist بازدید : 841 تاريخ : شنبه 22 آذر 1393 ساعت: 15:52